سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه سرگرمی اش فراوان شد، خردش کم گردید . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :13
بازدید دیروز :22
کل بازدید :263513
تعداد کل یاداشته ها : 36
103/9/2
10:45 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
mehdiaz[220]
ی کسی دو از خدا

خبر مایه
پیوند دوستان
 
عاشق آسمونی وبلاگ گروهی فصل انتظار فرزانگان امیدوار افســـــــــــونگــــر منتظرظهور ● بندیر ● دل نوشته های یک دختر شهید بچه مرشد! سکوت ابدی هم نفس مهتاب بهترین آرزو هایم تقدیم تو باد. بی معرفت گل دختر دریچه ای متفاوت در دنیای وب امام مهدی (عج) تنهایی......!!!!!! .: شهر عشق :. عکس های عاشقانه منطقه آزاد رازهای موفقیت زندگی «نجوای شبانه» دلتنگی و انتظار به همراه مهربونی پاک دیده آدمکها خادمان هیئت تعزیه خوانی حضرت ابوالفضل(ع) ده زیار ترنم نور من و خدایم... عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر) محمد قدرتی عاشقانه گروه اینترنتی جرقه داتکو من و تو پاتوق دخترها وپسرها روان شناسی * 心理学 * psychology نبض شاه تور تنها عشق منی متالورژی_دانلودکده ی مهندسی متالورژی Rikhtegari.ir true love خوش مرام سکوت عشق پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان حفاظ حب الحسین اجننی احساس ابری فقط من برای تو امیدزهرا omidezahra جوک و خنده دهاتی شمیم یار قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی کشکول فصل سکوت یارب کی آن صبا بوزد کز نسیم او گردد شمامه کرمش کار ساز من گل یخ خاطرات باور نکردنی یک حاج اقا پله پله تا خدا... زیبایی سایه خدا بر کهکشانها چند کیلو امیدواری بازی بزرگان رایحه کودکی خاک خسته... شمعی برای پلوتون نشریه عطش پایگاه استخاره و پاسخگویی به مسائل شرعی بهشت نصیب تو باد طهور اکبر من و خدایم خاطرات باور نکردنی یک حاج آقا خبر آنلاین تنهایی.......

معلم پای تخته داد می زد و چهره اش سرخ شده بود و دستش به زیر پوششی از گرد، پنهان بود. ولی آخرِ کلاس بچه ها لواشک بین هم تقسیم می کردند. آن یکی در گوشه ای، دیگر جوانان را ورق می زد. دلم برای او که بیخود، های و هوی میکرد و بر روی تخته که همچون قلب ظالمان و چهره زندانیان غمگین و تاریک بود می سوخت

او بر روی تخته  این تساوی را نوشت که یک با یک برابر است.

از میان جمعِ دانش آموزان یکی برخاست!

به آرامی سخن سر داد: این تساوی اشتباهی فاحش و محض است.(نگاه بچه ها ناگاه به یک سو با بهت خیره شد! سکوت موحشی بود.)

و سوالی سخت …اگر یک فردْ انسان، واحد یک بود باز هم یک با یک برابر نبود؟!

آنکه سیم و زر به دامان داشت بالا رفت و آنکه دستش فاقد زر بود پایین ماند.

آنکه رنگش نقره گون چون قرص ماه بود بالا رفت و آن چهره ای که می نالید پایین بود.

یک اگر با یک برابر بود این تساوی زیر و رو می شد.

حال می پرسم خان و نان مُفتخورها از کجا آماده  میگیرند یا چه کسی این دیوار چینها را بنا می کرد.

یک اگر با یک برابر بود چه کسی پشتش به زیر فقر خم می شد یا به زیر شلاق له می شد؛ یا کسی که آزادگان را در قفس می کرد!

معلم ناله آسا گفت: بچه های کلاس در جزوه های خود بنویسید که یک با یک برابر نیست…!

-----------------------------

------------

---

(اینم تو پرانتز حرفهای جالبیه=

حرف های یک غریبه

دستور هایی که برای تو از آسمان آمده است قادر است تا تو را از زمین به آسمان ببرد .

گفته اند :" حرف حق تلخ است" . اما ما می دانیم که که گاه ، داروی تلخ برای شفای بیماران کاملا ضروری است.

گناه کوه چیست وقتی تو پای بالا رفتن از آن را نداری؟

شاعری که آثار شعرای بزرگ را مطالعه نکرده است مثل جهانگردی است که پا از منزل خویش بیرون نگذاشته است

صرفه جویی در هر موردی خوب است الا در بیان حق

اگر می خواهی پس از مرگ فراموش نشوی یا چیزی بنویس که قابل خواندن باشد یا کاری بکن که قابل نوشتن باشد

مردم هر حرفی را با پچ پچ به آنها بگویی باور می کنند

آدم ها موجودات عیبی هستند  اگر مثلا به آنها بگویی در آسمان یک میلیارد و نود میلیون تریلیون ستاره وجود دارد فوری  باور می کنند اما اگر در پارک بر روی صندلی ای نوشته شده باشد "رنگی نشوید " ، حتما با انگشت آنرا امتحان می کنند تا ببینند آیا واقعا رنگی می شوند یا خیر

عاقل آنچه را که می داند نمی گوید اما آنچه را می گوید می داند

خداوند  روزی ده همه پرند گان است اما روزی آنها را در داخل لانه شان نمی ریزد

دشوارترین قدم ، همان قدم اول می باشد

باید برای خودت اهمیت قائل شوی ولی نه آنقدر که دیگران در نظرت بی اهمیت جلوه کنند

)

 


85/6/7::: 10:46 ص
نظر()
  

جاوا اسکریپت